به نام خدایی که در این نزدیکی است .
دستهایش می لرزد
اما قلبش ، هنوز ندیده ام بلرزد
برای چشمان کم سوی او ،
دیدن نور خدا ، اصلا کاری ندارد
نوشتن نمی داند
اما هر روز مشق صفا می نویسد
خواندن نمی داند
اما تمام برگ های کتاب زندگی را
به زیبا ترین صدا خوانده است
در باغچه ی روزهایش
فقط و فقط عمل می کارد
و برای خانه ی دلش
فقط و فقط نگاه خدا را قاب کرده است !
کسی که از خیلی چیزها برای خدا گذشته
و هیچ گاه پشیمان نبوده است
مدتهاست به حضورش تکیه کرده ام !
و به قنوتش دل بسته ام !
و به اطمینان نگاهش ، ایمان دارم
و به ایمانش ، اعتقاد دارم
او از هدیه های بزرگ خدا
برای من است
او شبیه پدرم ..
او پدر من است ...
پ.ن :برای پیرمردی که آرامم می کند همیشه ...
به نام خدایی که در این نزدیکی است
روز دانشجو مبارک
برای دستانت
چیدن میوه های آرزو
برای چشمانت
دیدن زیباترین افق های کامیابی
برای دلت
لمس گرمترین لحظه های آسمانی
برای گامهایت
فرشی همیشگی از بال فرشته
برای روزهایت
آفتابی ترین سمت رویا
برای شبهایت
تماشایی ترین منظره ی ماه
برایت
همه ی خوبی ها ...
همه ی خوبی ها
را آرزو دارم
پ. ن: برای زهرای عزیزم به مناسبت اولین سال دانشجویی اش ....
پ.ن : وقتی می بینمت حس باغبانی را دارم که نهالش به بار نشسته باشد !!!
به نام او که در این نزدیکی است .
آری از جنس نبودن ، بودم
قطره ای مهر نگاهت بارید
پر پرواز گرفتم با تو
من و آغاز پریدن با گُل
من و پروانگی ام گِـرد تو
من از آغاز ازل ، پروانه ...
تا به آغوش ابد ، دیوانه ...
راستش را به تو می گویم ، گل !
صخره و کوه نبودم خانه
من و باغ و بستان
من و دشت و گلزار
کی ؟ کجا طاقت این طوفانها ؟
بـــــــــــــال یک
پــ ــ ـروانـــ ـــ ـــ ـــه !
پ. ن: امروز با وجود همه ی طوفان ها لبخند می زنم
فقط به خاطر تو که مهربانی ات را لحظه ای از من نگرفتی ... خدای خوب من !
پ.ن : زمینی شدن شاید حس خوبی نداشته باشد ، اما معجزه بودن حس قشنگی است .
به نام خدایی که در این نزدیکی است .
آب در رود به خود می پیچد
بی قرار و شرمسار ...
بی تاب و اندوهبار ....
سالهاست که دیگر نشان زندگی نیست
نماد سر زندگی نیست
سالهاست که فقط مانده است
که جرعه جرعه عطش در گلوی دنیا بریزد
او مانده است تا به آتش جانهای عاشق دامن بزند
مانده است تا بگوید که
شش قطره از این رود ،
اگر بود ...
شش ماهه ای ...
.........
مانده است تابگوید که
چه دلخون شده بود ...
وقتی مشک سقا به سویی
و دستش به سویی افتاده بود.
آب مانده است تا بگوید
جان داده بود بارها ،
بر گونه ی کودکان تشنه ...
از فرط خجالت !
آری !مانده است آب
برای ربودن طاقت ها
مانده است تا مهریه مادری
یادمان فرزند باشد .
مانده است تابگوید :
تا زندگی بر زمین جاری است
آب یعنی
"حسین "(ع)
یعنی
سلام بر حسین (ع)
به نام خدایی که در این نزدیکی است
درسیاهی عزایت
به دنبال سپیدی دلم می گردم
مرا پیش دلم روسفید کن !
به نام خدایی که در این نزدیکی است
من میان کوچه ها عشق تو را گم کرده ام
در کنارم هستی و چشم تو را گم کرده ام
خط خطی کردی زمین و آسمان را من ولی
محو باران گشته ام ، مشق تو را گم کرده ام!
پ.ن : فقط غرض بیان احساسم بود تو این روز بارونی !
به نام خدایی که در این نزدیکی است
پر از هق هق پروانه ها
پر از غارغار کلاغ ها ...
خواب های گاه و بی گاه من !
"به دلت بـد راه نده
خواب زن چپ است !"
اصلا تا حالا پرسیده ای چرا
بیشتر روزها
از دنده ی چپ بلند می شوی ؟!
خیلی ساده است:
موجودی که از پهلوی چپ آفریده شده
وخوابش چپ است ،
می تواند آیا از دنده ی راست بلند شود ؟
از خواب می پَـــرَم، هراسان و سراسیمه !
خدا را شکر ،
این افکار همه اش
مال خواب های پریشان قرون وسطاست!!
این روزهای مدرن ،
چه کسی امثال مرا این گونه می بیند ؟
این روزهای رایانه و موشک و ماهواره و اتم
امثال من جایی داریم میان همه ی آدَمــــــــ ها
خدا را شکر خــــواب دیده ام
و باور دارم که خوابهایم چپ است !!!
به نام خدایی که در این نزدیکی است
انتهای آرزوها ...
روزی برایم دایره ای بود : شکل آسمان
روزی مکعب بود : مثل کعبه
اما چندیست ،شش ضلعی است
آنهم نه منتظم! : مثل ضریح تو !
بی شک از این شش گوشه تا آن دایره راهی نیست !
به نام او که سبزترین واژه هاست
نَسَــبــت :سبزترین برگ درخت
ریـشـــــه ات : در گـــــــــل ســـرخ
آسـمانت :همه از بال فرشته پُــر پَر
چشمهایـت : شب اســــرار خـــــدا
دستهایت : همه در حال قنوت
تو که از باغ خدا سبزتری،
تو چرا پاییزی ؟!
توچرا...؟!
...
پ.ن : تقدیم به همه ی دوستانی
که احساس پاییزی بودن می کنند !
ومن بـهــــــــــار را در وجودشان
به تماشا نشسته ام !
به نام خدایی که در این نزدیکی است
عید غدیر خم بر همه ی شیعیان مبارکباد
بر پشته هایی از دنیای کوچک آدم ها
وقتی خورشید ،دستان ماه را بالا برد
بارانی از ستاره
بر دامن برکه ای ریخت
برکه از برکت این اکسیر
تا همیشه ی تاریخ اقیانوس شد!
تا دیر نشده ،
دل به اقیانوس غدیر بزن
اگر هوس دریایی شدن داری!
علـــــــــی یارت !