سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

به نام خدایی که در این نزدیکی است 

 

برای چشمهای تو که چراغ خانه ام بود 

برای دست های تو که پناه و تکیه گاهم بود 

برای دل مهربانت که همدم غصه هایم بود 

برای حرفهایت که سرمشق زندگی ام بود 

برای لبخندهایت که اوج شادی ام بود 

برای نمازهای خالصانه ات که پشتوانه ی روز وشبم بود 

برای دعاهایت که همیشه بدرقه ی راهم بود 

برای تو دلتنگم 

برای تـــــــــو 

تا همیشه دلتنگم . 

 



برچسب‌ها: دلنوشته های جویبار
+ تاریخ دوشنبه 92/2/30ساعت 8:51 عصر نویسنده جویبار

به نام خدایی که در این نزدیکی است 

آسمان دوباره در گشود 

رو به چشم های تیره ی زمین 

برکت از کرانه ها رسید 

سبز شد کویر تشنه و حزین 

باز هم فرشته ها 

روی لحظه های عاشقی 

آشیانه کرده اند 

در مسیر سجده ها 

ستاره ها 

خاک را پر از ترانه کرده اند 

باز می وزد نسیم مهربانی ات 

از کنار رودهای روشن رجب 

باز چشم های خیس و خسته ام 

در پی امید و نور 

باز کور سویی از امید 

می دود درون من 

شاید این رجب بهانه شد 

تا ببخشی ام 

ای خدای مهربان من !

 

پ.ن: حلول ماه رجب بر شما مبارک ...التماس دعا 



برچسب‌ها: موزون
+ تاریخ شنبه 92/2/21ساعت 10:11 عصر نویسنده جویبار | نظر

 

 

به نام خدایی که در این نزدیکی است 

نفس های روحت که به شماره می افتد ،

لحظاتی هست که

دست آرزو پنجره ای می گشاید 

رو به دنیایی به آرامی دریا

لحظه هایی که

چشمانت در پی رنگ های آبی

تمام دنیای کوچکت را یک نفس می دود 

و برای لمس لحظه های پر طراوت صبح 

دستان نگاهت به تمنا دراز می شود 

دقایقی همه چیز از حرکت می ایستد 

وزمان در روح تو به آرامش می رسد 

ومکان چون موج بر ساحل اندیشه ات جان می دهد 

برمی گردی ....

دریا طوفانی تر از همیشه است 

می گذاری باد آرامش چند لحظه ای را روی سرت خراب کند 

باز سیب دنیا را در دستت میفشاری 

هنوز تا تهش رانخورده ای ...

 

پ. ن : ...وضاقت الارض و منعت السماء ...

 

 

 

 

 



برچسب‌ها: دلنوشته های جویبار
+ تاریخ دوشنبه 92/2/16ساعت 4:37 عصر نویسنده جویبار | نظر

به نام خدایی که در این نزدیکی است

 

معلمی روی شانه های من سنگینی می کند 

مثل بال روی شانه های پرنده 

 

معلمی دستان مرا توان معجزه می بخشد 

مثل کیمیا در دستان کیمیاگر 

 

معلمی چشمان مرا روشنایی می بخشد 

مثل خورشید در گستره ی آسمان 

 

معلمی قلب مرا وسعت می بخشد 

مثل عشق در دامنه ی یک روح 

 

معلمی مرا برای شاگردانم مبعوث می کند 

مثل پیامبری برای یک قوم 

 

معلمی مرا ذوب می کند 

مثل شمعی برای فروزندگی 

 

معلمی تمام مرا تسخیر می کند 

مثل فرماندهی پیروز در سرزمینی فتح شده !

 

معلمی مرا مقدس می کند 

مثل مثل قلبی که نام خدا از آن گذشته !

 

پ.ن: هفته ی معلم بر همه ی معلمان عزیز مبارک باد 

پ.ن : این روزها به یاد معلمانی هستم که از میان ما رفته اند ، یادشان گرامی و روحشان شاد !



برچسب‌ها: دلنوشته های جویبار
+ تاریخ جمعه 92/2/13ساعت 11:16 عصر نویسنده جویبار | نظر

به نام خدایی که در این نزدیکی است 


گندمزار

 

کــــاش  چاهی داشتم،راز دلم را می شنید

ضجه ها و گریه ها و مشکلم را می شنید

 

کاش نزدیک محــــرم بود و یک گوش نجیب

سوگواریـــهای قلب غافلــــم را می شنید

 

کاش می رفتم کنار یک حــــرم یا لااقل

یک کبوتر داشتــم ،درددلم را می شنید

 

مثل گندمــــــزار های زرد باران خورده ام

کاش بادی می وزیدوحاصلم را می شنید

 

سطرهای یک کتاب کهنه ،بی شیرازه ام

کاش چشمی قصه ی ناقابلم را می شنید

 



برچسب‌ها: موزون
+ تاریخ چهارشنبه 92/2/4ساعت 10:50 صبح نویسنده جویبار | نظر

دعای عظم البلا