سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

به نام خدایی که در این نزدیکی است . 

 

آب در رود به خود می پیچد 

بی قرار و شرمسار ...

بی تاب و اندوهبار ....

سالهاست که دیگر نشان زندگی نیست 

نماد سر زندگی نیست

سالهاست که فقط مانده است 

که جرعه جرعه عطش در گلوی دنیا بریزد 

او مانده است تا به آتش جانهای عاشق دامن بزند 

مانده است تا بگوید که

شش قطره از این رود ،

اگر بود ... 

شش ماهه ای ...

.........

مانده است تابگوید که

 چه دلخون شده بود ...

وقتی مشک سقا به سویی 

و دستش به سویی افتاده بود.

آب مانده است تا بگوید 

جان داده بود بارها ،

بر گونه ی کودکان تشنه ...

از فرط خجالت !

آری !مانده است آب 

برای ربودن طاقت ها 

مانده است تا مهریه مادری

 یادمان فرزند باشد .

مانده است تابگوید :

تا زندگی بر زمین جاری است 

آب یعنی 

"حسین "(ع)

یعنی 

سلام بر حسین (ع)

 



برچسب‌ها: دلنوشته های جویبار
+ تاریخ یکشنبه 91/9/5ساعت 8:36 صبح نویسنده جویبار | نظر

دعای عظم البلا