به نام خدایی که در این نزدیکی است
آه ! آدم ها
که کنارتان نفس می کشم
و سخت نفس کم می آورم؛
کنار شما هوا شکل هوای تهران است
وقتی باران به فریادش نمی رسد !
آلوده ، سمی... !
آه آدم های فرشته صورت ،
لبخند های مصنوعیتان ،
مرا به یاد گل های پارچه ای می اندازد
بی عطر ، بی زندگی !
نمی دانید
چه قدر سردم می شود
کنار نگاه هایتان !
و چه کویری است
سرزمین صداقت هایتان
و چه خشک است دریای مهربانی تان!
خم می شود قد اعتمادم
در فراق راستی ودرستی حرفهاتان
وترک می خورد شیشه ی احساسم
در یخبندان دورویی هایتان !
و می شکند ساقه ی ترد دلم
در کوران بی معرفتی هایتان !
و گم می شوند رنگ های دنیا
در نگاه سیاه و سفیدتان !
مهربانی هایم حلالتان !
مهربانی صادقانه ای اگر داشتید ...حرامم باد !