به نام خدایی که در این نزدیکی است .
آوار ... دیوار ....
سیم های خاردار ....
دستان قلم
سخت زخمی است
نیلوفر ِ واژه ها ،...
ریشه در تفتیدگی کویر !....
قدنمی کشند
شعرهایم در این پریشانی !
بوسه می شوم
بر گونه های ماه می نشینم
آسمانم روشن نمی شود.
دریا می شوم
طوفان می گیردم
به ساحل آرامش نمی رسم .
عطر یاس می شوم
به دل شب می زنم
نفسی اما تازه نمی شود ...
هم راز آینه می شوم
سر به مُهر می سایم
سجده ام نورباران نمی شود ..
میان صبح تا مــــن
یک ســـــــال نوری
فاصله افتاده است ..
کو صدایی ، ندایی ،
که بگوید :
سال های نوری..
همان سال های نورانی اند !
دل نوشت : یا نور المستوحشین فی الظلم
برچسبها:
دلنوشته های جویبار
+
تاریخ شنبه 91/2/30ساعت 3:55 عصر
نویسنده
جویبار
|
نظر