به نام خدایی که در این نزدیکی است
یوسف لحظه هایم را
به چاه نیستی می اندازند
برادران ناتنی غفلت ....
یعقوب وار مویه می کند دلم !
کجاست عــزیزی که
لحظه های به چاه افتاده ام را بخرد
عزیزش کند ، به پادشاهی نورانیت برساندش ؟
درد نوشت : یا نور المستوحشین فی الظلم
امید نوشت :تمام امیدم را گره زده ام
به نگاه عزیزی که مرا با تمام مهربانی اش به میهمانی خوانده است