به نام خدایی که در این نزدیکی است 


برای من نگو

که میوه های نوبرانه را دوست نداری 

نگو آخرین لقمه ی غذا دلت را می زند ،

وقتی من هنوز میل به خوردن آن دارم . 

برای من نگو که

اصلن خوابت نمی آید ،

وقتی من تب دارم . 

برای من نگو هیچ دردی نداری 

وقتی به دیدنت می آیم .

برای من نگو 

تمام باغچه را برای دل خودت می کاری ،

آنهم فقط گل هایی که من دوست دارم !

برای من نگو که تنهایی آزارت نمی دهد ،

درست زمانی که نمی توانم کنارت باشم . 

به من نگو سرفه نمی کنی 

نگو دلت نمی گیرد 

نگو شب های دراز زمستان 

روزهای بلند تابستان 

بادهای سرد پاییز آزارت نمی دهند 

من مادر شده ام . نکند یادت رفته ؟ 

من همه چیز را می دانم . 

 


+ تاریخ چهارشنبه 94/1/19ساعت 6:20 عصر نویسنده جویبار | نظر

دعای عظم البلا