به نام او که در این نزدیکی است .


آری از جنس نبودن ، بودم 

قطره ای  مهر نگاهت بارید  

پر پرواز گرفتم با تو 

من و آغاز پریدن با گُل 

من و پروانگی ام گِـرد تو 

من از آغاز ازل ،  پروانه ...

تا به آغوش ابد ، دیوانه ... 

راستش را به تو می گویم ، گل !

صخره و کوه نبودم خانه 

من و باغ و بستان 

من و دشت  و گلزار 

کی ؟ کجا طاقت این طوفانها ؟

بـــــــــــــال یک 

پــ ــ‌‌ ـروانـــ ـــ ـــ ـــه !

 

پ. ن: امروز با وجود همه ی طوفان ها لبخند می زنم 

فقط به خاطر تو که مهربانی ات را لحظه ای از من نگرفتی ... خدای خوب من !

پ.ن : زمینی شدن شاید حس خوبی نداشته باشد ، اما معجزه بودن حس قشنگی است . 



برچسب‌ها: موزون
+ تاریخ پنج شنبه 91/9/9ساعت 8:30 صبح نویسنده جویبار | نظر

دعای عظم البلا