داشتم تو يه آلبوم عکس رزمنده هاي دفاع مقدس رو نگاه مي کردم که يه عکس خيلي متحيرم کرد...!?
ادامه مطلب رو تو وبلاگ بخوانيد.
چقدر براي من سخت است که نتوانستم تا الان که بيش از دو ماه است اين وبلاگ را دارم از درون از قران بنويسم ،قران از من ، ازتو ، از ما و از شما چه مي خواهد ؟
ادامه مطلب رو در وبلاگ بخوانيد.
دلم مي خواد تنها بنشينم و اين شعر را بلند بلند بخوانم...
دوست جونم ميايي پيش ما؟آپ شديم
سلام
اينبار درست وقتي که داشت يخ تنم با گرماي بودنت آب مي شد....چشم هايم سوخت...وقتي که نگاهم به دست هاي زخمي ات افتاد............کمي آرام تر گندم ها......دست هاي پدرم از جنس داس نيست.....کمي آرام تر گندم ها....