• وبلاگ : قـــنوت جـــويبــار
  • يادداشت : به بهانه ي هفته ي دفاع مقدس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام. با شهدا محشور باشيد.
    دعا و باز هم دعا براي دلم. ممنون
    پاسخ

    سلام . ان شاءالله همه مونو شفاعت کنند . ممنون از حضورتون .
    + احمدي 
    خوشا به حال شهداعالي بود دوست شاعره ام
    پاسخ

    سلام دوست عزيزم . ممنونم .

    دعا ، نيايش ، عربي يا فارسي

    سلام .

    نهايتاً يک دقيقه طول مي کشه .

    منت بگذاريد مطلب لينک زير را بخوانيد .

    يک سئوال پرسيدم

    اگر قابل دونستيد جواب بديد

    متشکرم

    http://varshadi.parsiblog.com/Posts/2

    اين يک پيام گروهي بود. به همين زودي ها در وبلاگ شما شرف حضور خواهم يافت

    خاله جان عالي بود!
    پاسخ

    ممنون عزيزم . خودت عالي خوندي :)
    + مهدي 
    حرف اول
    حرف اول آتشي از عمق جان
    حرف دوم يک نگاه مهربان
    حرف سوم تک‌سواري سوي نور
    حرف بعدي اضطراب يک ظهور
    حرف پنجم اشک‌هاي بي‌قرار
    حرف آخر روزهاي بي‌شمار
    حرف‌ها را يک به يک آموختيم
    انتظارت را چو گنج اندوختيم
    سال‌ها اين درس از بر کرده‌ايم
    يک چنين روزي مقرر کرده‌ايم
    جمعه‌ها در غيبتت سر مي‌شود
    چشم دل با اشک سر تر مي‌شود
    سال‌ها چشم‌انتظاري مي‌کنيم
    تا نباشي بي‌قراري مي‌کنيم
    غيبت کبري نماد شهر ماست
    نام سختي که برايم آشناست
    سال‌ها چشم انتظار ما شدي
    در نبودن‌هاي ما پيدا شدي
    سال‌ها عجل فرج را خوانده‌اي
    بودنت را بارها فهمانده‌اي
    سال‌ها افسرده و آشفته‌ايم
    در فراموشي دنيا خفته‌ايم
    سال‌ها در شهر غم سرگشته‌ايم
    در خيال پوچمان برگشته‌ايم
    اسممان را منتظر ناميده‌ايم
    ما خدا را در ظهورت ديده‌ايم
    در حضورت غايب دوران شديم
    آمدي اين جا و ما پنهان شديم
    اين جهان حالش بدون تو بد است
    هر که در يادت نباشد مرتد است
    زهرا کريمي
    اي آشکار پنهان
    خورشيد رخ مپوشان در ابر زلف، يارا
    چون شب سيه مگردان روز سپيد ما را
    ما را ز تاب زلفت افتاد عقده بر دل
    بر زلف خم به خم زن دست گره‌گشا را
    فخر جهانيان شد ننگ صنم‌پرستي
    جانا ز پرده بنماي روي خدانما را
    اي آشکار پنهان برقع ز رخ برافکن
    تا جلوه‌ات ببينم پنهان و آشکارا
    بي‌جلوه‌ات ندارد ارض و سما فروغي
    اي آفتاب تابان هم ارض و هم سما را
    باز‌آ که از قيامت برپا شود قيامت
    تا نيک و بد ببيند در فعل خود جزا را
    اي پرده‌دار عالم در پرده چند ماني؟
    آخر ز پرده بنگر ياران آشنا را
    بازآ که بي‌وجودت عالم سکون ندارد
    هجر تو در تزلزل افکند ماسوي را
    حاجت به توست ما را اي حجت الهي
    آري به سوي سلطان حاجت بود گدا را
    عمري گذشت و مانديم از ذکر دوست غافل
    از کف به هيچ داديم سرمايه بقا را
    ما را فکنده غفلت در بستر هلاکت
    درمان کن اي مسيحا اين درد بي‌دوا را
    اي پرده‌دار عالم در پرده چند پنهان؟
    بازآ و روشني بخش دلهاي باصفا را
    پاسخ

    سلام . ممنون که اومدي و چه عجب ! و ممنون به خاطر اين شعراي زيبا :)
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ پنج شنبه 4 مهر 92 نوشته (سفرآسماني) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    سلام . سپاسگزارم .
    اجرتون با شهدا:)
    پاسخ

    ممنون عزيزم :)