بارانــ نم نم ... مي بارد
...ومن تکيه کرده ام به
ديوارهاي کاهگلي کوچه باغ احساس
واااااااااي غرق احساس بود...
باران ديگر نمي بارد
تکيه گاه من ، ديواري ويران !
...خاکـــي ، زخمـــــي
هنـــــــوز ايستـــــــاده ام!
طفــــلک واژه ها زير اين آوار
ناي نفس کشيدن ندارند
حتي در هواي اقـاقـي
طفلــــــک واژه ها
طفلک ......
طفلک واژ ها:(