سفارش تبلیغ
صبا ویژن

به نام خدایی که در این نزدیکی است 

 

به میدان انتظار منتهی می شوند، 

همه ی خیابان های زمین 

وقتی تمام کوچه ها ، 

سیاهپوش ذبح انسانیتند

و تمام دروازه ها

 به بن بست های تیرگی باز می شوند

 

پر شده از پیکره های دست ساز گرگ صفتان 

گوشه گوشه ی این شهر بی در وپیکر 

و بو گرفته 

نعش بی جان مردانگی 

روی دست های بشریت ...

 

آه که چقدر تو را کم داریم 

ای هوای تازه ی دشت های وسیع و بکر ! 

بیا که ریه های انسانیت

پر  از تنفس سمی دوده ه های  خودخواهیست!

بیا 

دل هیچ احساسی نمی لرزد وقتی 

غنچه ها سلاخی میشوند

وقلب هیچ عاطفه ای نمی خراشد 

هنگاهی که گلها دسته دسته مثله می شوند !

آه که این روزها چقدر تنگ شده است دنیا 

به تنگی دل ما برای تو ...

 

پ.ن : یک روز غزه ،یکروز میانمار و عراق و افغانستان 

و حالا سوریه .... پس کی؟ از کدام دریچه می آیی ؟

 

 



برچسب‌ها: دلنوشته های جویبار
+ تاریخ پنج شنبه 92/4/6ساعت 8:9 صبح نویسنده جویبار | نظر

دعای عظم البلا